سیدعلی میرفتاح در اعتماد نوشت: آنقدر به بیبرفی عادت کرده بودیم که پیشگوییهای هواشناسی را جدی نمیگرفتیم. پیش خود فکر میکردیم اینبار هم احتمالا مختصری میبارد و قطع میشود
هرکس که ایران را بشناسد و با جغرافیای طبیعی این سرزمین آشنا باشد ناخواسته سر به آسمان دارد و نگران کم شدن نزولات آسمانی است. اگر باران به کوهستان نبارد، به سالی دجله گردد خشکرودی. کما اینکه در این سالها ما با پدیده شوم خشکرودها مواجهیم و خطر سودانیزه شدن تهدیدمان میکند. چنین بلایی روی کاغذ هم بد و خطرناک است چه برسد به اینکه سر از دشت و دمنهای ایران درآورد و گرفتارمان کند. خدا خودش بلا بگرداند و تقدیر خشکسالی را از سرمان دور کند اما حقیقت این است که تا نظری و عملی به جنگ کمآبی و بیآبی نرویم، در تقدیرمان تغییری رخ نمیدهد… این برف امروز نه فقط چشم شهریها را روشن کرد بلکه دل کشاورزان را هم روشن کرد.
میتوان اینطور هم دید که دعاهای مردم مستجاب شده و درهای نزول رحمت باز شده. اگر تصاویر نماز باران را دیده باشید، بهتر درک میکنید که این برف چه نعمت ارزشمندی است. واعظ نیستم و قد و قوارهام هم به وعظ نمیخورد اما لازم میبینم در کمال فروتنی بگویم که شکر نعمت، نعمتت افزون کند. شکر البته انواع و اقسام دارد و حتی زبانیاش هم مفید فایده است اما شکر اصلی چنین نعمتی یعنی برنامهریزی. یعنی مراقبت از مردمی که ممکن است زورشان به سرما نرسد. یعنی حفظ معقول و منطقی قطره قطره آبهای شرب و کشاورزی. یعنی مواسات با آنها که ممکن است آسیب ببینند… همین که هوای پرندهها و گربهها را در این سرما داشته باشیم، خود نشان میدهد که در زمره شکرگزارانیم.
عالم، عالم تکرار نیست و هر موجودی منحصربهفرد است. «لاتکرار فی التجلی». خداوند نه تنها هیچ دو انسانی را عین هم نیافریده بلکه هیچ دو برگ درختی یا دو قطره بارانی را هم عین هم خلق نکرده. یافتههای علمی هم این حقیقت را تایید میکنند اما اولبار این عرفا بودند که متفطن این حقیقت و کپیکار نبودن خلاق مجید را یادآور شدند. سبحانالله عما یصفون…
سیدعلی میرفتاح در اعتماد نوشت: آنقدر به بیبرفی عادت کرده بودیم که پیشگوییهای هواشناسی را جدی نمیگرفتیم. پیش خود فکر میکردیم اینبار هم احتمالا مختصری میبارد و قطع میشود. اما نهتنها هواشناسی روسفید شد بلکه درهای آسمان باز شد و میلیاردها دانه برف بر سرمان باریدن گرفت… راستی آیا میدانید تکتک دانههای برف با هم فرق دارند؟